نگاه جنسی دلیل حضور زنان در بازار کار
اجرای طرح قابل تقدیر تفکیک جنسیتی در سازمان و اداره های شهرداری تهران، در ماه های اخیر در حقیقت به یک دستاویزی جدید تبدیل شد تا ایران اسلامی مورد هجمه رسانه های معاند قرار گیرد و متأسفانه برخی از رسانه های داخلی نیز با آنان همصدا شده و این حرکت اسلامی را تقبیح نمودند. اما آنچه که در این میان به فراموشی سپرده شده است، قوانین تبعیض آمیز حاکم بر اشتغال زنان در کشورهای اروپایی و آمریکایی است که هر از چندگاهی زنان شاغل در این کشورها را به خیابان ها می کشاند.
گسترش افکار فمینیستی در میان جوامع زنان در کشورهای غربی تنها ثمری که برای آنان داشت این بود که مشاغل پایین دست با دستمزد حداقلی به زنان اختصاص داده شود و ظلم بزرگ آزار جنسی زنان در این میان نیز از بزرگترین تهدیداتی است که آنان را شکنجه می دهد ودر حقیقت در جوامع غربی به یک امر عادی تبدیل شده است.
تنها ۷ / ۵ درصد اساتید دانشگاه های آلمان زن هستند
در "کشور آلمان" سهم زنان در رده های بالای کاری تنها ۷ / ۶ درصد است. در پارلمان های آلمان (پارلمان فدرال و پارلمانهای ایالتی) بین ۱۱ تا ۳۶ درصد کرسی ها را زنان اشغال کرده اند و جالب تر آنکه تنها ۷ / ۵ درصد اساتید دانشگاه های آلمان زن هستند. از میان زنان شاغل در سال ۱۹۹۱ تنها سه درصد مشاغل کلیدی اقتصادی را در اختیار زنان است ، در میان ۶۰۰ شرکت بزرگ آلمانی فقط ۱۲ زن در هیأتهای مدیره این شرکتها عضویت دارند.از نظر دریافت دستمزد نیز زنان به اندازه کمتر از یک سوم مردان حقوق و دستمزد دریافت می کنند.
در آلمان بیش از ۷۰% زنان شاغل در رده های پایین اشتغال و اغلب در زمینه مشاغل خدماتی به کار مشغولند، به طوری که ۷۳% از مستخدمان نیمه وقت دانشگاهها و مدارس عالی زن هستندو تنها ۲/۳ درصد از مدیران شرکتهای بزرگ و ۵/۵ درصد از مدیران شرکتهای متوسط در آلمان از جنس مؤنث هستند. همچنین از ۱۳۱۵۳ عضو هیأت مدیره ای که در میان شرکتهای طراز اول آلمان وجود دارد، فقط ۴۹۶ عضو زن حضور دارند. هیچ رییس هیأت مدیره زن نیز در این جمع مشاهده نمی شود.
مهمترین مسئلهای که زنان آمریکایی امروز با آن مواجهاند
در کشور آمریکا هم تبعیض های فراوانی گریبان زنان را گرفته است. در این کشور ۵۵ درصد از زنان در مقابل دریافت دستمزد کار میکنند، ولی همه آنها با تبعیض روبهرو هستندچرا که شمار اندکی از زنان ترفیع میگیرند و کسانی که در مشاغل تخصصی و مدیریتی هستند به مراتب کمتر از همتای مردِ خود، حقوق دریافت میکنند. این پدیده در همهجا، در مؤسسات بازرگانی، بنیادهای علمی ـ حقوقی و پزشکی به چشم میخورد.
در سال ۱۹۸۹ هنگامی که مجله «نیویورک تایمز» موضوع «مهمترین مسئلهای که زنان امروز با آن مواجهاند» را در آمریکا به همه پرسی گذاشت، تبعیضات شغلی، بیشترین درصد پاسخها را به خود اختصاص داد. در پایان دهه هشتاد، ۸۰ تا ۹۵ درصد زنان شاغل میگفتند: از تبعیض شغلی و نابرابری دستمزد، ناراضیاند. در این دهه، هفتاد درصد زنان از آزار و اذیت مردان شکایت داشتند.». به طوری که «مارلین فرنچ» در این باره میگوید: «همه مردان در هر طبقه کاری که باشند، حتی اگر عدهای از آنها شرکت فعّال نداشته باشند و فقط بیننده باشند، در رساندن آزار جنسی به زنان همکار، باهم همدست هستند. طبق شهادت زنانی که در شرکتهای آتشنشانی آمریکا کار میکنند، آنها به قدری مورد اذیت و آزار جنسی هستند که خطری برای زندگی آنها به شمار میروند.»( مارلین، فرنچ، جنگ علیه زنان، ترجمه توران دخت تمدن (مالکی) ص ۲۱۲ ـ ۲۱۵)
و «سیمون دوبوار» در کتاب" جنس دوم، آزارهای جنسی علیه زنان در غرب" به طور رسمی اعلام می کند که زنها بهخصوص در کارهای نخریسی و پارچهبافی، مورد سوء استفاده قرار میگیرند. اربابان غالباً آنها را بر مردها ترجیح میدهند. آنها کار بهتری در قبال مزد کمتری انجام میدهند. این فرمول وقیحانه، روشن کننده ماجرای غمانگیز کار زن غرب است.
و «تروکن»در باره تبعیض شغلی علیه زنان میگوید: در کارگاههای ناسالم که نور آفتاب در آنها راه ندارد، نیمی از این دختران پیش از پایان کارآموزی، مسلول میشوند.( دوبوار، سیمون، جنس دوم، ترجمه قاسم صفور، ص ۱۷۹، با تلخیص و تصرف)
اکثر زنان شاغل فرانسوی به مشاغل درجه سه مانند خدمتکاری و نظافت میپردازند
در "کشور فرانسه" پاداش سالانه زنان شاغل بطور متوسط ۲۷ درصد کمتر از پاداش سالانه مردان است.در این کشور تعداد زنان فرانسوی در مشاغل کارگری و کارمندی اندک است؛ به ترتیب ۱۴،۶ و ۸،۴ درصد است و اکثر آنها به مشاغل درجه سه مانند خدمتکاری و نظافت میپردازند که این مشاغل اغلب پارهوقت و موقت هستند.
در کشور هلند پاداش سالانه زنان شاغل بطور متوسط ۲۵ درصد کمتر از پاداش سالانه مردان است.
با این وجود این ظلم ها ، هرگز در رسانه های این کشورها انعکاس داده نمی شود و با سکوت محض آنان مواجه است. اما به یکباره طرح تفکیک جنسیتی که در کشور اسلامی ما اجرا می شود ظلم به زنان تلقی شده و به صورت گسترده مورد هجمه قرار می گیرد و این اقدام را تحقیر زنان دانسته و مخالف با کنوانسیون بینالمللی کار دانسته و به نقض حقوق بشر می دانند. حال این سوال مطرح است که آیا آزار جنسی، از مفاد کنوانسیون بینالمللی کار است؟
آیا این اقدام شهرداری که زنان را از کارهای پایین دستی منشی گری به مشاغل بالاتر ارتقا داده است نیز به معنای تحقیر کردن آنان است؟ در حالی که در جوامع غربی اکثر زنان در مشاغلی همچون خدمتکاری و نظافت مشغول هستند اما در کشور ما منشی گری را هم مغایر با کرامت زن می داند.